☆𝐓𝐡𝐞 𝐝𝐲𝐢𝐧𝐠 𝐬𝐭𝐚𝐫☆

ₘₐybₑ ᵢ'ₘ fᵢₙₑ ₒₙ ₜₕₑ ₒᵤₜₛᵢdₑ, bᵤₜ ᵢ'ₘ ₕₒₜ ᵢₙₛᵢdₑ:>>>

HBD

_یکسال دیگر گذشت :)! 

 _۱۲ ماهِ پر از استرس 

 _۳۶۵ روزِ پر از غم و شادی

 _۸۷۶۶ ساعتِ پر از تجربه های سخت و آسان  

 _۵۳۵۹۶۰ ثانیه پر از خاطرات شیرین و تلخ  _بالاخره به ایستگاه اخر این قصه ی یکساله و از قطار پیاده شدیم:)

_حالا کتابی که ۳۶۵ روز سعی کردم قشنگ بنویسمش تموم شد:)

_کتابی که خط به خطش رو تجربه کردم'

_کتابی که پر از خاطرات تلخ و شیرینه'

_کتابی که اشک های روی کاغذ خودنمایی میکنن'

_عآره، یکسال بزرگتر شدم و با تجربه تر'

امسالم با تموم خوبیا و بدیاش گذشت:)

خیلی درس ها یاد گرفتم و خیلی چیز ها رو تجربه کردم.

_امسال آدمایی از زندگیم رفتن که تا آخر زندگیم روشون حساب کرده بودم و آدمایی اومدن که حتی دوست شدن باهاشون برام غیره منتظره بود و یاد گرفتم همه چیز از همه کس بر میادو هیچ چیز غیر ممکن نیست و یاد گرفتم به هر کسی اعتماد نکنم:)

_امسال مدل موهامو عوض کردم، دوستای جدیدی پیدا کردم، کارای جدید رو امتحان کردم، با ترس هام کنار اومدم، با سختیا رو به رو شدم و پا پس نکشیدم، شروع کردم به کتاب خوندن، آشنا شدن با آدمای جدید و وقت گذروندن با دوستام.

_روزهایی که قهقهه زدم از ته دل و لبخند زدم، و شب هایی که اشک ریختم و دلم شکست و فریاد زدم.. روز هایی که دلی بدست اوردم و عشق ورزیدم، و روزهایی که دلی شکستم و … روزهایی که دویدم تا برسم ، و شب هایی که خوابیدم و بیخیال شدم از رسیدن.. روزهایی که فکر کردم دنیا منم و من؛

_آیناز کوچولو بیا بهم قول بدیم هرچی که شد کم نیاریمو به راهمون ادامه بدیم و با ترس هامون رو به رو بشیم و هچوقت نزاریم ستاره امیدمون خآموش بشه.بازی با گریه شروع میشه و تو باید سعی کنی با لبخند تمومش کنی و اگر شکست خوردی بلند شو و به راهت ادامه بده و هیچوقت نا امید نشو، باشه؟

تقویم میگه تولدمه و یه شمع به روی کیکمون اضافه شد و باید به سمت فصل بعدی بریم:)

_تـولدم مبـآرک

_چهـآرم تـیر مـآه هـزآر و چهـآرصـد و چهـآر:)💘

𝟷𝟺𝟶𝟺/𝟺/𝟺

-𝐀𝐲𝐧𝐚𝐳